ز سوی عرش رحمن ، نوید شادی آمد
بشارت ای محبان ، امام هادی (ع) آمد
مژدة فرخ باشد سمانه و جواد (ع) را
که روح عشق و ایمان ، حضرت هادی (ع) آمد
کجایی یا بن زهرا ، بده عیدی ما را
که میلاد پر افتخار امام هادی (ع) آمد
در چنین روزی صدای هلهله فرشتگان در آسمان مدینه ، شوری تازه بر پا کرده بود .
خانه امام جواد (ع) را شوری دیگر در بر گرفته بود . غنچه ای از تبار عصمت ، در بوستان آل طه شکفته و عطر وجودش شیفتگان را سرمست کرده بود .
امام جواد (ع) فرزند گرامی تازه متولد شده اشان را در آغوش گرفتند و نور امامت و ولایت را در پیشانی مبارک آن نوزاد برگزیده می نگریستند . جانشینی دیگر برای نور افشانی پا به عرصه وجود نهاد تا لطف خدا ، هم چنان بر بندگان صالحش فرو بارد. جوشیدن این چشمه سار رحمت و مهر بر عاشقان ولایت ، مبارک و فرخنده باد .
لطف امام هادی و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش
امام علی بن محمد نقی (ع) ، پیشوای دهم شیعیان و دوازدهمین نور از انوار عصمت و طهارت ، در سحرگاه پانزدهم ماه ذی حجه سال 212 ، در محلی در حوالی مدینه به نام صریا ، چشم به جهان گشودند و با نور وجودشان جهان را غرق در سرور کردند و لطف خدا از دریچه پر فیض وجودش جاری شد .
نوری تازه در آسمان ولایت درخشید . آسمان و زمین مدینه از ندای تبریک و تهنیت فرشتگان مقرب الهی پر شد و قلب آسمانیان به دمیدن خورشیدی دیگر در آسمان ولایت شادمان گشت . با تولد امام دهم غنچه های علم و معرفت و ایمان ، باز شکفت و دل های مؤمنان دگر بار شاد شد .
کودکی از تبار پاکان ، چشم گشایید و تسبیح می گفت و عالم خلقت در این تسبیح گویی با ایشان همراه شده بودند که :
پاک است خدای جاودانی که در پرده فراموشی فرو نمی رود .
پاک است خدای استواری که به بازی در نمی افتد .
پاک است آن خدای دارا و بی نیازی که به نیازمندی فرو نمی افتد .
پاک و منزه است خدای من
و
ستایش از آن اوست .
حضرت هادی (ع) فرزند نخست حضرت جواد (ع) می باشند . مادر عزیز و مهربانشان ، سمانه نام داشت و از شاهزادگان رومی بود که به اسارت لشکر مسلمانان در آمد و به عنوان ام ولد آزاد شد و افتخار همسری امام نهم را پیدا کرد . وی در نهایت فداکاری و دلسوزی از بانوان صالح و درستکار و پاکدامن روزگار بود و از پشتیبانان سرسخت امامت و خلافت الهی و نسبت به مقام ولایت آشنا و آگاه بود .
سمانه مغربیه ، مادر امام دهم (ع) ، بانویی بزرگوار و با تقوا بود . او در زهد و تقوا و دینداری ، درمیان زنان زمان خود ، همتایی نداشت . از پاکی و تقوای آن بانوی بزرگ ، راویان تاریخ بسیار گفته اند .
در سعادتمندی او همین بس که او شایستگی یافت همسر امام نهم ، حضرت جواد الائمه و مادر امام دهم ، حضرت هادی (ع) گردد و در بیان بلندای مقامش همین بس که فرزند گرامی اش امام هادی (ع) می فرمایند :
مادرم حق مرا می شناسد ، او از اهل بهشت است . شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود و خداوند حافظ و نگهبان اوست .
پدر بزرگوارشان او را به زیبا ترین نامی که در خاندان رسالت سابقه داشت ، نامیدند و نام علی بر وی نهادند .
کنیه آن امام همام ابوالحسن و لقب های مشهور آن حضرت هادی و نقی بودند .
امام هادی (ع) دهمین ستاره آسمان امامت ، در سنین خردسالی ، زمانی که تنها هشت سال از عمر شریفشان می گذشت ، با شهادت جانسوز پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند و 33 سال ردای امامت را به دوش داشتند و چون پدر و اجداد پاک و مطهرشان به هدایت گری پرداختند .
ماه تمام و نیمه ذی حجه مطلعش خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
این است آن امام که تقدیر ایزدی بعد از جواد ، داده مقام امامتش
آن امام همام ، هر چند در کودکی به امامت رسیدند ، اما چشمه ای جوشان از علم و دانایی و حکمت بودند ، تا آن جا که همواره ، مردم را به حیرت و تعجب وا می داشتند .
امام علی النقی (ع) نمونه کامل پرورش نبوی بودند و سیرت ایشان همان سیرت امامان گذشته و راه و روش رسول الله (ص) بود .
حضرت نقی (ع) فرزند دریای دانش و معرفت و میوه درخت امامت و ولایت ، همچون پدران خویش از فضل و دانش سرشار نیز بهره مند بودند .
آن حضرت هفت سال و اندی تحت تربیت الهی و معنوی پدر زندگی کردند و بعد از شهادت پدر از درخشان ترین و برجسته ترین چهره های علمی اسلام بودند و مشکلات فقهی و علمی جهان اسلام را با دانش و بینش خود حل و فصل می فرمودند .
ایشان در مدت زندگی و امامت خویش برای نشر احکام اسلام ، آموزش و پرورش ، شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و اصحاب گران قدر ، گام های بلند برداشتند .
نه تنها تعلیم و تعلم که نگاهبانی فرهنگ اسلامی را نیز در مدینه عهده دار بودند و لحظه ای از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آن ها به حقایق مذهبی نمی آسودند .
حال که قطره و گزیده ای از اقیانوس بی کران سیرت آن امام همام را اشاره داشتیم ، صورت حضرت امام هادی (ع) را چنین وصفی است ، که ایشان علاوه بر روشنایی ضمیر ، چهره ای درخشان و دوست داشتنی داشتند . آنان که امام را دیده اند ، نقل کرده اند که آن گرامی قامتی به اعتدال ، چهره ای سپید آمیخته به سرخی ، گونه هایی اندک بر آمده ، چشم هایی درشت ، ابروهایی گشاده و سیمایی شاداب و دلگشا داشتند ، به طوری که هرکه غمگین بود و به ایشان نظاره می کرد اندوهش را از یاد می برد . آن امام آن چنان شکوه و هیبتی داشتند که وقتی بر متوکل خلیفه جبار عباسی وارد می شدند او و درباریانش بی درنگ به پاس خاطر وی و احترامش بر می خاستند .
ای آفتاب هدایت !
چهره ات در توصیف نمی آید که تو آینه دار جمال خدایی .
نشانی از زیبایی خلقتی .
عصاره ای از پاکی ها و خوبی های آفرینشی .
در بوستان آل طه و در باغ سرسبز اهل بیت عصمت و طهارت (ع) گل ها همه از یک شاخه اند
و همه تصویرگر زیبا ترین و بهترین خلقت خدا .
آنان که تو را دیده اند ، این گونه توصیفت کرده اند.
اما من خوب می دانم که نه زیبایی ات ، در تنگنای لغت می گنجد
و نه صفای چهره ات ، در غالب کلمات محصور می شود .
درود خدا بر تو و بر همة گل های بوستان عصمت
صلوات